فرهنگ واژگان مهندسی روسازی

فرهنگ واژگان و اصطلاحات مهندسی روسازی

تیم نویسندگان :

تیم نویسندگان:

مهران حاتمی

محمدضیاء علوی

مقدمه

در دنیای امروز که علم و دانش با سرعت فزاینده ای در حال پیشرفت است، به روز رسانی اطلاعات و ارتقای مهارت ها در هر زمینه ای به یک ضرورت تبدیل شده است. این نیاز به ویژه در حوزه های مهندسی، به خصوص در زمینه راهسازی و روسازی های آسفالتی و بتنی، به دلیل رشد روزافزون تکنولوژی و فناوری های نوین، از اهمیت بیشتری برخوردار است. متدهای جدید مهندسی و یافته های ارزشمند علمی به طور مداوم در مجلات علمی معتبر دنیا به زبان انگلیسی منتشر می شوند.
یکی از نیازهای اساسی برای درک کامل مفاهیم و اصطلاحات تخصصی در هر حوزه مهندسی، وجود یک فرهنگ واژگان جامع و دقیق در آن زمینه است. مهندسی روسازی نیز از این قاعده مستثنی نیست و وجود فرهنگ نامه ای کامل که بتواند تمامی تعاریف و اصطلاحات این حوزه را به طور کامل پوشش دهد، ضروری است. تاکنون نشریات، وب سایت ها و موسسات معتبر مانند ASTM و انستیتو آسفالت، فرهنگ واژگان هایی را برای آشنایی و تسلط بیشتر بر مفاهیم مهندسی روسازی ارائه کرده اند.
فرهنگنامه حاضر با هدف پوشش این خلاء و ارائه یک منبع جامع و قابل اعتماد به زبان فارسی و انگلیسی برای دانشجویان، متخصصان و علاقه مندان به مهندسی روسازی تدوین شده است. این فرهنگنامه با جمع آوری و طبقه بندی تمامی عبارات و اصطلاحات موجود در این حوزه، که عمدتاً براساس استاندارد ASTM D8، فرهنگنامه Asphalt Institute و وبسایت های تخصصی مهندسی روسازی مانند pavementengineering گردآوری شده است، به دو صورت طبقه بندی گردیده است:
طبقه بندی موضوعی: تمام کلمات و اصطلاحات در دسته بندی مرتبط با خود، ارائه شده اند.
طبقه بندی الفبایی: تمامی کلمات در هر دسته بندی به ترتیب حروف الفبای انگلیسی گردآوری و تنظیم گردیده اند.
علاوه بر این، برای تسهیل در دسترسی و استفاده، این فرهنگنامه به دو زبان فارسی و انگلیسی ارائه شده است. فرهنگنامه حاضر با ارائه تعاریف دقیق و جامع از تمامی اصطلاحات تخصصی مهندسی روسازی، به عنوان یک منبع مرجع ارزشمند برای دانشجویان، متخصصان و علاقه مندان به این رشته تلقی می شود.

pavement-terminology

واژگان قیر و آسفالت

Anionic Emulsified Asphalt (Anionic Emulsion) – قیر امولسیونی آنیونی: نوعی قیر امولسیون شده است که در آن “عامل امولسیون ساز معینی (امولسیفایر)” باعث غلبه بار های منفی در فاز ناپیوسته می شود.
 
Asphalt – آسفالت (قیر): ماده ای چسبنده به رنگ قهوه ای تیره رو به سیاه که از باقیمانده فرایند تقطیر نفت خام بدست می آید.
 
Asphalt Binder – آسفالت بایندر: به قیر های خالص یا اصلاح شده اطلاق می شود (به عبارتasphalt modifier مراجعه گردد).
 
Asphalt Cement – آسفالت سیمانی: مراجعه شود به Asphalt.
 
Asphalt Concrete – بتن آسفالتی: مراجعه شود به Asphalt.
 
Asphalt Distributor – پخش کننده آسفالت: کامیون یا تریلر که دارای یک مخزن عایق‌بندی شده، سیستم گرمایش و سیستم توزیع مصالح است. پخش کننده مخلوط آسفالت را روی یک سطح با نرخ یکنواخت پخش می کند.
 
Asphalt Emulsion – قیر امولسیونی: امولسیونی شامل قیر و آب که حاوی مقدار کمی ماده امولسیون ساز است. قطرات قیر امولسیون شده ممکن است آنیونی (با بار منفی)، کاتیونی (با بار مثبت) یا غیریونی (خنثی) باشند.
 
Asphalt Emulsion Mix (Cold) – مخلوط آسفالت امولسیونی (سرد): مخلوطی از سنگدانه های معدنی گرم نشده و قیر امولسیونی (یا قیر کاتبک) است که می‌توان آن را در کارخانه آسفالت و یا بصورت درجا و در محل پروژه ساخت.
 
Asphalt Emulsion Mix (Warm) – مخلوط آسفالت امولسیونی (گرم): مخلوطی از قیر امولسیونی و سنگدانه‌های معدنی که معمولاً در کارخانه آسفالت و در دمای کمتر از 95 درجه سانتیگراد (200 درجه فارنهایت) تهیه می‌شود. این مخلوط در دمای بالاتر از 65 درجه سانتیگراد (150 درجه فارنهایت) متراکم و پخش می‌شود.
 
Asphalt Emulsion Slurry Seal – آسفالت امولسیونی اسلاری سیل: دوغاب مخلوطی از قیرامولسیونی کندگیر، ریزدانه و پرکننده معدنی.
 
Asphalt Leveling Course – لایه تسطیح کننده آسفالتی: لایه‌ای از مخلوط آسفالتی گرم که با ضخامت یکنواخت یا متغیر برای پوشاندن خرابی‌ها روی یک سطح روسازی موجود قبل از قرار دادن لایه بعدی ریخته می‌شود.
 
Asphalt Mix (Asphalt Mixture) – مخلوط آسفالتی: مخلوطی از قیر، قیر امولسیونی یا قیر محلول و سنگدانه است که می تواند شامل مواد دیگری نیز باشد.
 
Asphalt Pavement – روسازی آسفالتی: سازه ای شامل یک یا چند لایه که لایه مخلوط آسفالتی در بالا قرار گرفته و لایه های بسترِ تثبیت یا اصلاح شده، زیر اساس و اساس به عنوان تقویت کننده در لایه های پایین تر قرار می گیرند. 
 
Asphalt Prime Coat – اندود نفوذی یا پرایم کت: کاربردی از قیر به عنوان اندود بر روی یک سطح جاذب. برای آماده کردن سطح یک اساس تثبیت نشده برای یک ساخت رویه آسفالتی استفاده می‌شود.اندود نفوذی یا پرایم کت داخل اساس نفوذ کرده یا با آن مخلوط می‌شود و حفره‌ها را مسدود می‌کند، قسمت بالای لایه را سخت می‌کند و به اتصال آن به لایه آسفالتی کمک می‌کند.
 
Asphalt Primer – آسفالت پرایمر: آسفالت با ویسکوزیته پایین (بسیار مایع) که پس از اجرا به سطح غیر قیری نفوذ می‌کند.
 
Asphalt Rock (Rock Asphalt) – صخره آسفالت: صخره های سنگی یافت شده در طبیعت عموما با مقادیر سنگ اهک و سنگ ماسه پخش شده در سرتاسر آن، و مقادیر بسیار کم قیر
 
Asphalt-Rubber – آسفالت لاستیکی: ترکیبی از قیر، خرده لاستیک بازیافت شده و افزودنی های معین، که در آن مقدار لاستیک معادل حداقل %15 وزن کل مخلوط می باشد و منجر به واکنش و متورم شدن ذرات لاستیکی در مخلوط آسفالتی گرم می شود.
 
Asphalt Rubber – Asphalt Concrete (AR-AC) : مخلوطی داغ و با کیفیت بالا و کاملاً کنترل شده از آسفالت لاستیکی (AR) و سنگدانه با درجه بندی خوب و با کیفیت بالا، که می‌تواند به طور کامل بصورت یک مخلوط متراکم یکنواخت درآید.
 
Asphaltenes – آسفالتین: بخش نامحلول قیر که به کمک حلال های مشخص مانند  n-heptane در حلال رسوب می کند. (بخش آسفالتنی باید با استفاده از حلال و نسبت حلال-آسفالت تعیین گردد)
 
Asphalt Tack Coat – اندود سطحی: کاربردی از قیر با ضخامت نسبتاً نازک که بر روی سطح رویه آسفالتی یا رویه بتنی PCC موجود و با نرخ مشخص اعمال می‌شود. معمولا بصورت امولسیون قیری رقیق شده با آب است و برای ایجاد اتصال بین سطح موجود و لایه روسازی بالایی استفاده می‌شود.
 
Batch Plant: یک کارخانه یا مرکز تولیدی برای تولید مخلوط‌های آسفالتی که ترکیبات سنگدانه‌ها را بصورت وزن‌شده بر کل مخلوط تقسیم می‌کند ومصالح مخلوط آسفالتی را بر حسب وزن یا حجم اضافه می‌کند.
 
Binder Course: لایه مخلوط آسفالتی که در زیر سطح روسازی اعمال شده و معمولاً از سنگدانه‌های با اندازه درشت‌تر و قیر کمتر (از نظر وزنی) نسبت به سطح بالایی روسازی تشکیل شده است.
 
Bitumen – قیر: ماده ای چسبنده به رنگ قهوه ای تیره رو به سیاه که از باقیمانده فرایند تقطیر نفت خام بدست می آید.   
 
Bituminous(also bituminized) – قیری: به موادی که شامل قیر یا تثبیت شده با قیر هستند، گفته می شود.
 
Cationic Emulsion – قیر امولسیون کاتیونی: نوعی قیر امولسیون شده است که در آن “عامل امولسیون ساز معینی (امولسیفایر)” باعث غلبه بارهای مثبت در فاز ناپیوسته می شود.
 

Clinker: محصول جانبی سوخت زغال سنگ که عموما به شکل گداخته یا نیم گداخته که حاوی گدازه و محصول جانبی تولید سیمان پرتلند و بخشی ازVitrified slag and brick است.

 
Coal Tar – قطران زغال سنگ: ماده ای چسبنده به رنگ قهوه ای متمایل به سیاه که از فرایند تقطیر مخرب زغال سنگ قیری بدست می آید.
 
Coke-oven Tar: قطران زغال سنگ تولیدی از محصول جانبی کوره کُک که در فرایند ساخت کُک از زغال سنگ قیری بدست می آید.
 
Cut-back Asphalt – قیر کات بک: نوعی قیر که از مخلوط قیر با هیدروکربن های باقی مانده از فرایند تقطیر بدست می آید.
 
Cut-back Products – محصولات کات بک: باقیمانده نفت یا قیر که با محلول های حاصل از تولید نفت خام ترکیب شده است.
 
Dust Binder: قیری که برای کاربرد چسبانندگی و فرونشاندن گرد و خاک روی سطح به کار می رود.
 
Emulsified Asphalt (Bituminous Emulsion) – قیر امولسیونی: به ذرات معلق شده ترکیبات قیری در آب یا در یک محلول آبی گفته می شود.
 
Fog Seal: قیری که به عنوان لایه محافظ برای درزگیری و جلوگیری از عریان شدگی یا صرفا درزگیری سطح و یا هر دو استفاده می شود.
 
Free-carbon in Tars – کربن آزاد در تار: بخش هیدروکربنی از قیر که از رسوب قیر رقیق شده توسط کربن دی سولفید یا بنزن بدست می آید.
 
Gas-house Coal Tar: قطران زغال سنگ تولید شده در اجاق های کارخانه تولید گاز که در طی فرآیند تولید گاز روشنایی از زغال سنگ قیری بدست می آید.
 
 HMA – Hot Mix Asphalt – مخلوط آسفالتی داغ: مخلوطی گرم از قیر و سنگدانه، که ذرات آن از درشت تا ریزدانه متغیر هستند، که به فرم متراکم و یکنواخت قابل تراکم است. این آسفالت با هر دو دسته مواد جدید و بازیافتی قابل ساخت است.
 

HMAC: مخلوط بتن آسفالتی گرم

 
Macadam, Dry-bound and Water Bound: لایه روسازی ای که حاوی سنگدانه های درشت تک سایز است که در کنار هم قرار گرفته اند.
 
Maltenes – مالتن: ماده نفتی سنگین به رنگ قرمز-قهوه ای مایل به سیاه که با حضور قیر در یک حلال مشخص پس از رسوب آسفالتین ها بدست می آید.
 
Mulch Treatment: نوعی از مواد قیری که به صورت موقت برای تثبیت خاکی که در آن به تازگی عملیات کاشت صورت گرفته است، اسپری می شود. همچنین این مواد قیری میتواند با هدف تثبیت به کاه یا خاک برگ اعمال شود.
 
Mixed-in-place (Road Mix) – مخلوط درجا: رویه قیری یا اساس دانه ای که با اختلاط سنگدانه های معدنی و قیر محلول، امولسیون قیری در محل پروژه توسط کارخانه، گریدر یا تجهیزات مخلوط در راهسازی ساخته می شود. از دانه بندی باز یا بسته، ماسه و خاک ماسه ای می توان در آن استفاده کرد.
 
Native Asphalt: قیری که در طبیعت یافت می شود.
 

Naphthene-aromatic: ترکیبی از هیدروکربن های نفتنی و آروماتیکی که از یک محلول پارافینی روی یک جاذب طی تراوش و سپس دوباره با یک حلال آروماتیکی مانند تولوئن جذب می شود.

 
Oil-gas Tars: قطران تولید شده با شکست بخارات نفت در دماهای بالا طی فرآیند تولید گاز نفت.
 
Penetration Macadam: لایه روسازی شامل دانه بندی درشت تک سایز که با کمک مقادیر زیادی از مواد قیری به داخل آن نفوذ کرده و در ادامه با سنگدانه های درشت با اندازه کوچکتر متراکم می شود. لایه های بیشتری نیز شامل درشت دانه های کوچکتر می تواند استفاده شود.
 
Pitches: ماده جامد چسباننده به رنگ سیاه یا قهوه ای تیره که هنگام گرم شدن به تدریج ذوب می شود و از باقیمانده تبخیر یا تقطیر جزء به جزء قطران بدست می آید.
 
Plant Mix, Cold-laid: مخلوطی از قیر محلول،قیر امولسیونی، یا قطران و سنگدانه های معدنی که در کارخانه اختلاط آسفالت تولید شده و در محل پروژه پخش و در دمای محیط و یا نزدیک به دمای محیط متراکم می شود.
 
Plant Mix, Hot-laid Bituminous Emulsion Mixtures: مخلوطی از قیر امولسیون و سنگدانه معدنی حرارت داده شده که معمولا در کارخانه آسفالت یا  میکسر درام تولید و پخش شده و در محل پروژه در دمایی بالاتر از دمای محیط متراکم می شود.
 

Polar-aromatics: بخش هیدروکربنی اروماتیک قطبی که روی یک واسطه جاذب از یک حلال پارافینی در طی تراوش جذب و سپس با حلال هیدروکربنی ترکیب شده با کلر مانند تری کلرواتیلن بازجذب می شود.

 
Prime Coat – پرایم کت: لایه ای از مصالح قیری با ویسکوزیته پایین که بر روی سطحی جاذب ریخته شده و برای نفوذ، پوشش دهی و تثبیت این سسطح طراحی می گردد. این لایه برای بهبود  چسبندگی با لایه سازه ای زیرین به کار می رود.
 
Reclaimed Asphalt Pavement (RAP) – آسفالت بازیافتی: به روسازی آسفالتی یا مخلوط آسفالتی جدا شده از محل اصلی خود برای استفاده در مخلوط آسفالتی بازیافتی گفته می شود.
 
Recycled Asphalt Paving Mixture: مخلوطی از آسفالت بازیافت شده، که در صورت نیاز می تواند شامل قیر، قیر امولسیونی، قیر محلول، جوانساز، سنگدانه معدنی و فیلر معدنی باشد.  
 
Recycling Agent (RA): ترکیبی از هیدروکربن ها با یا بدون مقادیر جزئی از مواد دیگر که برای تغییر یا بهبود خواص آسفالت پیرشده در یک مخلوط آسفالتی بازیافتی به کار می رود.
 
Refined Tar: قطرانی که آب آن توسط تبخیر یا تقطیر آزاد شده و این پروسه تا زمانی که باقیمانده به یکنواختی مطلوب برسد ادامه پیدا می کند؛ یا محصول تولید شده از باقیمانده قطرانِ رقیق شده ی حاصل از تقطیر قطران.
 

Reheated Plant Mixed Lab Compacted (RPMLC) Asphalt: نمونه های مخلوط آسفالتی که در کارخانه آسفالت تولید شده و قبل از تراکم، نمونه گیری و سپس در دمای اتاق خنک شده و در کوره آزمایشگاهی دوباره گرم می شود. سپس توسط دستگاه تراکم آزمایشگاهی متراکم می شود.

 
Rock Asphalt: مراجعه شود به Asphalt Rock.
 
Saturates – مواد اشباع: موادی که در اثر نفوذ در یک شوینده n-هپتان، تحت شرایط آزمایش مشخص، جذب نمی شوند.
 
Slurry Seal – اسلاری سیل: کاربردی از مخلوط امولسیون قیری، ریزدانه، فیلر معدنی و آب که بر روی روسازی موجود ریخته می شود. این عمل می تواند تا چند مرحله تکرار شود.
 
Straight-run Pitch: قیری که در ابتدای پروسه تقطیر و بدون رقیق سازی های بعدی به یکنواختی مطلوب رسیده است.
 
Tack Coat (Bond Coat) – تک کت: نوعی از مصالح قیری که روی سطح نسبتا غیرجاذب برای ایجاد پیوند کامل بین سطوح قدیم و جدید ریخته می شود.
 
Tar – تار: ماده قیری به رنگ سیاه یا قهوه ای به فرم مایع یا نیمه جامد یکنواخت، که اجزای تشکیل دهنده غالب آن قیرهایی هستند که در پروسه تقطیر مخرب زغال سنگ، نفت، شیست قیری، چوب یا مواد ارگانیک دیگر بدست می آید.
 
Tar Concrete, Cold-laid: مخلوط کارخانه ای حاوی قطران با درجه ویسکوزیته متوسط و سنگدانه های معدنی درجه بندی شده، که برای اجرا به مدت کوتاه پس از اختلاط یا هنگامی که مخلوط نزدیک یا در دمای محیط است، طراحی می شود.
 
Tar Concrete, Hot Laid: مخلوط کارخانه ای حاوی قطران با درجه ویسکوزیته بالا و سنگدانه های معدنی با دانه بندی متراکم، که برای اجرا در دمای اختلاط یا دما های بالاتر، طراحی می شود.

واژگان مهندسی و مدیریت

AASHTO: مخفف عبارت American Association of State Highway Transportation Officials. این سازمان استانداردها را تعیین می کند و مشخصات فنی، قرارداد های آزمایش ها، راهنماهای مورد استفاده در طراحی بزرگراه ها و ساخت و ساز در آمریکا را نیز تعیین می کند.

Absolute Viscosity: معیار اندازه گیری ویسکوزیته قیر که وابسته به زمان بوده و بر حسب پوآز می‌باشد و در دمای 60 درجه سانتی گراد (140 درجه فارنهایت) اندازه گیری می شود. روش اندازه گیری به صورت خلاء جزئی برای ایجاد جریان حرکت قیر در ویسکومتر است.

ADA: مخفف عبارت Americans with Disabilities Act به معنی قانون آمریکایی های دارای معلولیت است. در زمینه روسازی این قانون مقرراتی را در مورد دسترسی افراد معلول به پارکینگ ها و رمپ ها و غیره و همچنین مسیرهای سفر قابل دسترسی را فراهم می کند.

Alligator Cracking – ترک پوست سوسماری: ترک‌های به هم پیوسته که مجموعه‌ای از بلوک‌های کوچک شبیه پوست تمساح را تشکیل می‌دهند و در اثر تغییرشکل بیش از حد سطح روسازی بر روی لایه ناپایدار زیراساس یا لایه‌های پایین‌تر روسازی ایجاد می‌شوند.

API gravity: مقیاسی از وزن مخصوص که توسط مؤسسه نفت آمریکا (API) برای مقایسه وزن یک مایع نفتی با آب به کار می رود و در روش آزمایش ASTMD3142/D3142M ارائه شده است.

ASTM: مخفف عبارت American Society of Testing and Materials به معنی انجمن امریکایی آزمایش و مواد است. این سازمان متدها و استانداردهای یکسانی را برای کیفیت محصولات توسعه می دهد.

Back-calculation – محاسبات برگشتی: یک روش و تکنیک تحلیلی که برای تعیین مدول الاستیک معادل لایه‌های روسازی و به کمک ورودی های بار وارده و تغییر شکل لایه انجام می‌شود. در روش تکرار شونده، مدول‌های لایه انتخاب طوری تنظیم می‌شوند تا تفاوت بین مقدار محاسبه‌شده و اندازه‌گیری‌شده در یک تلورانس‌ مشخص باشد یا به حداکثر تعداد تکرار برسد.

Balanced Paving Operation: هماهنگ سازی چهار فاز اجرای روسازی آسفالت طی یک عملیات مداوم. این چهار فاز شامل تولید مخلوط، حمل مخلوط، عملیات ریختن مخلوط و متراکم کردن مخلوط روسازی است.

Base Course – اساس دانه‌ای: لایه ای از مصالح که در زیر سطح روسازی قرار می‌گیرد. این لایه می‌تواند شامل سنگ خرد شده، سرباره خرد شده، شن و ماسه خرد شده یا خرد نشده، یا از مخلوط  آسفالتی با سنگدانه‌های بزرگتر تشکیل شده باشد.

Blacktop: واژه عمومی برای مخلوط بتن آسفالتی.

Bleeding or Flushing – روزدگی قیر: حرکت رو به بالای قیر در روسازی آسفالتی که منجر به تشکیل لایه ای از قیر بر روی سطح روسازی می شود. شایع ترین علت این پدیده وجود بیش از حد قیر در مخلوط روسازی است. همچنین آب بندی نامناسب سطح، مقدار بیش از حد اندود نفوذی یا سطحی است. روزدگی قیر معمولاً در هوای گرم رخ می‌دهد.

Block Cracking – ترک بلوکی: ترکیبی از ترک های عرضی و طولی در بتن آسفالتی که عموما زمانی که عامل چسبندگی تبخیر شده و آسفالت سخت شده و منقبض می شود، رخ می دهد.

Bulk Density: نسبت جرم یک ماده به حجمی که اشغال می کند.

Bulk Specific Gravity: به نسبت جرمِ حجمِ مشخصی از یک ماده شامل حفرات نفوذ پذیر و نفوذناپذیر به جرمِ حجمِ معادل آب در یک دمای مشخص گفته می شود.

California Bearing Ratio (CBR) – نسبت باربری کالیفرنیا: آزمایشی که برای ارزیابی اساس،زیراساس ولایه بستر جهت طراحی و محاسبه ضخامت لایه روسازی به کار می‌رود و یک معیار نسبی برای مقاومت برشی خاک است. CBR = بار مورد نیاز برای وارد کردن نیرو به یک پیستون کالیبره شده در یک نمونه خاک / بار مورد نیاز برای وارد کردن نیرو به یک پیستون مشابه در داخل یک سنگ خرد شده با ظرفیت نمونه و کیفیت سواری سیستم روسازی.

Cape Seal: ترکیبی از لایه سنگدانه که با دوغاب قیری(اسلاری سیل) پوشیده شده است. ابتدا چیپ سیل اجرا شده و پس از چند روز اسلاری سیل(دوغاب قیری) که سنگدانه ها را بهم چسبانده و از سست شدن سنگدانه ها جلوگیری می کند، اجرا میشود. این اندود یک پوشش جدید برای سطح ایجاد کرده و از آسیب آب به بستر راه جلوگیری می کند.همچنین برخی از خرابی های روسازی را ترمیم می کند.

Cessation Temperature – دمای توقف: دمای مشخص برای یک مخلوط آسفالتی که در دمای پایین تر از آن تراکم بیشتر دشوارتر است و تداوم آن ممکن است به مخلوط آسیب برساند. معمولاً برای کاربردهای معمولی مخلوط آسفالتی داغ در حدود 175-180 درجه فارنهایت (80-82 درجه سانتیگراد) است. دماهای توقف برای مخلوط آسفالتی گرم کمتر است.

Channels (Ruts) – شیارافتادگی: فرورفتگی‌های شبیه به کانال که گاهی در مسیر چرخ روی سطح روسازی آسفالتی ایجاد می‌شوند.

Chip seal – چیپ سیل: یک پروسه دو مرحله ای است که لایه ای از سنگدانه را با لایه سیل کت(لایه آب بند) ویسکوزیته بالای امولسیونی ترکیب می کند. عموما در جاده هایی با ترافیک پایین کاربرد دارد، نقص های ظاهری سطح را پوشش می دهد، اصطکاک سطح را تقویت می کند و پوشش جدیدی به سطح اضافه می کند.

Cold In-place Recycling Train: واحدی متشکل از یک دستگاه خرد کن بزرگ، الک و میکسر برای افزودن قیر امولسیون و تولید مخلوط آسفالتی سرد به کار می‌رود.

Compaction – تراکم: عمل فشرده سازی حجم معینی از مصالح به حجم کمتر را گویند. تراکم نامناسب و ناکافی مخلوط آسفالت روسازی می‌تواند نقطه شروع و تسریع مشکلات روسازی باشد.

Crack Filler – پرکننده ترک: ماده قیری که برای پر کردن و درزگیری ترک های روسازی به کار می رود.

Crack seal: امولسیون کم قیمت از آسفالت لاستیکی گرم که برای پوشش ترک های ارزی، طولی و بلوکی استفاده می شود تا از تراوش آب از زیر آسفالت به خاک بستر که در آنجا آسیب های سازه ای رخ می دهد جلوگیری کند.

Digout: تعمیرات در محل یا وصله ای که نیاز به حفاری و کندن محل روسازی آسیب دیده دارد، مانند چاله ها و جایگزین کردن آن با بتن آسفالتی جدید. برای جلوگیری از آسیب به بستر طراحی شده است.

ESAL: بار تک محوری معادل است. ESAL یک معادل یک بار محوری 18000 پوندی است. یک ESAL اثر بارهای سنگین چرخ را که به عنوان شاخص ترافیکی اندازه گیری می شود، تعیین می کند. این پارامتر مقدار باری که روسازی تا رسیدن به شکست تحمل می کند

Fatigue – خستگی: خرابی روسازی که توسط بارهای چرخ سنگین تکراری ایجاد شده که منجر به ایجاد ترک در سطح زیرین روسازی به سمت بالا می شود. عموما به صورت ترک های سوسماری بروز می کند.

Flexible pavement – روسازی انعطاف پذیر: بخش سازه ای راه که از بتن آسفالتی و یک یا چند لایه سنگدانه ساخته شده که برای توزیع بار به بستر زیرین طراحی شده است. در صورت طراحی اصولی و درست، روسازی انعطاف پذیر می تواند برای جذب اثر بارهای سنگین کشش ایجاد شده یا منبسط شود.

Full-depth asphalt – روسازی تمام آسفالتی: سازه روسازی که در هر دو بخش اساس و رویه آن از آسفالت گرم استفاده می شود.

Laydown: مرحله ای از اجرای آسفالت گرم که در طی آن آسفالت توسط ماشین آلات تخصصی  ریخته می شود.

Lime treatment – تثبیت آهکی: اصلاح کننده یا افزودنی خاک بستر که باعث افزایش مقدار پارامتر R آن شده، عملکرد آن را بهبود میبخشد و عمر روسازی را افزایش می دهد.

Longitudinal cracking – ترک طولی: ترک های روسازی آسفالتی که موازی محور مرکزی سطح راه و یا laydown direction هستند. این ترک ها در اثر پیرشدگی محیطی ایجاد می شوند

Maintenance – نگهداری: عملیات نگهداری منظم زماندار ضروری برای ایمنی و افزایش عمر روسازی عموما تا 5 سال است. عملیات نگهداری می تواند شامل درزگیری ترک ها، لایه آب بند(سیل کت)، دوغاب قیری(اسلاری سیل)، چیپ سیل و روکش و یا هر ترکیبی از این موارد همراه با عملیات دیگری باشد.

Maintenance Mix – مخلوط نگهداری: مخلوطی از مواد قیری و سنگدانه های معدنی که در دمای محیط به منظور ترمیم چاله ها و شکست ها و خرابی های روسازی های موجود به کار می رود.

Milling: عملیات کنترل شده حذف و برداشتن لایه روسازی موجود برای اصلاح و ترمیم و بازگشت آن به یک مقطع مشخص و مورد نظر.

Mill and fill: پروسه بازسازی روسازی که شامل کندن لایه رویه تا عمق مشخص از پیش تعیین شده و پر کردن آن با لایه جدید یا بازیافتی آسفالت گرم است. این امر با حذف اثر شیارهای چرخ و دیگر ترک ها یک رانندگی راحت به ارمغان می آورد.

MTC: مخفف عبارت Metropolitan Transportation Commission به معنای کمیسیون حمل و نقل کلان شهر ها است. MTC سازمان برنامه ریزی منطقه ای برای راه ها و حمل و نقل درخلیج سان فرانسیسکو است. 

Native subgrade: لایه اساس یا خاکی که سازه روسازی روی آن بنا می شود. این لایه می تواند با مصالح خاکریزی سازه ای افزایش یابد

OGFC: مخفف عبارت Open Graded Friction Course به معنای آسفالت متخلخل است. OGFC یک لایه رویه غیر سازه ای است که عموما روی آسفالت گرم برای تقویت مقاومت لغزشی هوای مرطوب به کار می رود. این مخلوط پتانسیل انباشتگی آب روی سطح راه، پخش و پاشیده شدن آب و انعکاس نور توسط رطوبت سطح جاده در طی شب را کاهش می دهد.

Overlay – روکش: پروسه بازسازی روسازی های با شدت خرابی بسیار زیاد که در آن بتن آسفالتی قیری را روی لایه روسازی موجود برای تقویت سازه کلی آن، بهبود کیفیت رانندگی و افزایش عمر سرویس روسازی( عمر مفید) قرار می دهند.

Pavement – روسازی: لایه سطحی بخش سازه ای راه که بار ترافیک را تحمل می کند.این لایه از مخلوط آسفالتی یا مخلوط بتنی با سیمان پرتلند ساخته می شود.  

Pavement Management System (PMS) – سیستم مدیریت روسازی: سیستمی که توسط سازمان Caltrans برای ارزیابی شرایط روسازی و اولویت بندی نگهداری و بازسازی آن مطابق با مقدار بودجه موجود و در دسترس، به صورت هر دو سال یکبار، ایجاد شده است.

Penetration – درجه نفوذ: مقاومت ماده قیری که به صورت طول با واحد یک دهم میلی متر بیان می شود  که برای بدست آوردن آن یک سوزن استاندارد به شکل عمودی در نمونه ای از ماده تحت شرایط خاص بارگذاری، زمان و دما نفوذ می کند.

Potholes – چاله: چاله های کاسه ای شکل که در اثر آسیب رطوبتی ایجاد شده اند و ممکن است تا عمق لایه اساس هم گسترش پیدا کنند.

Profilograph: دستگاهی که برای اندازه ناهمواری های سطح روسازی مورد استفاده قرار می گیرد. داده های جمع آوری شده توسط پروفیلوگراف برای محاسبه شاخص ناهمواری بین المللی (IRI) به کار می رود که با واحدهای اینچ بر مایل، یا میلی متر بر متر، بیان می شود. دامنه مقادیر IRI از صفر( معادل رانندگی روی سطح شیشه ای) تا چند صد ( سطح راه بسیار ناهموار) را در بر می گیرد. مقدار IRI در جهت مدیریت راه برای نظارت ایمنی راه و مسائل کیفیتی به کار می رود.

Pulverization: پروسه مکانیزه که لایه رویه روسازی انعطاف پذیر موجود و بخشی از لایه دانه ای زیرین آن را به یک ماده دانه ای یکنواخت و مناسب تبدیل می کند.

R-value -ارزش R: مقدار مقاومت خاک اشباع شده در برابر تغییر شکل تحت بارگذاری را نشان میدهد.

Raveling – عریان شدگی: عریان شدگی که به آن هوازدگی هم گفته می شود، تخریب تدریجی و پیشرونده لایه آسفالت گرم است. این اتفاق وقتی رخ می دهد که قیر بتن آسفالتی شروع به اکسیداسیون کرده از سنگدانه های درشت تر جدا شده و باعث ایجاد سطح زبر و ناهموار می شود.

Reconstruction – بازسازی: تعویض سازه روسازی موجود که به پایان عمر مفید(سرویس) خود رسیده یا دچار خرابی شدید شده، با سازه روسازی معادل جدید که ممکن است مواد روسازی بازیافتی یا جدید یا ترکیبی از هر دو برای این امر استفاده شود.

Reflection cracking – ترک انعکاسی: ترک هایی که عموما در روسازی هایی که رویه بتن آسفالتی روی روسازی بتنی درزدار نصب شده رخ میدهد. ترک های انعکاسی مستقیما روی ترک های زیرین یا درزها رخ میدهد ولی می تواند روی ترک های روسازی آسفالت گرم، اساس تثبیت شده سیمانی یا آهکی و غیره رخ دهد.

Rehabilitation – بهسازی: پروسه ای که عمر مفید روسازی موجود را با ریختن لایه سطح اضافی(روکش) یا عملیات دیگری برای بازسازی راه موجود برای رسیدن به توانایی سازه ای یا عملکردی حداقل 10 سال افزایش می دهد. بازسازی میتواند شامل حذف جزئی یا کامل بخش های سازه روسازی و جایگزینی آن باشد.

Rejuvenation – جوانسازی: امولسیون مشابه به فاگ سیل که به لایه روسازی اکسیده شده(هوازده) برای بازگرداندن انعطاف پذیری به لایه روسازی آسفالت گرم موجود اعمال می شود. امولسیون ممکن است شامل آسفالت، پلیمر  لاتکس( لاستیک خام) و دیگر افزودنی ها باشد.

RHMA – Rubberized Hot Mix Asphalt: نوعی از آسفالت که لاستیک دانه دانه را با آسفالت گرم برای تشکیل یک نوع چسبندگی الاستیکی با حساسیت کمتر به تغییرات دمایی ترکیب می کند. RHMA عموما با به تعویق انداختن ترک های انعکاسی، مقاومت در برابر تنش های حرارتی تولید شده توسط تغییرات گسترده دمایی و افزایش انعطاف پذیری روکش سازه ای شناخته می شود.

Rutting – شیارافتادگی: فرورفتگی های طولی سطح راه در مسیر چرخ که اغلب توسط بستر سازه ای ناکافی ایجاد می شود.

Seal Coat – سیل کت: ترکیبی که به طور تقریبی از 85 درصد امولسیون و 15 درصد سنگدانه برای درزگیری(پوشش) روسازی ناهموار یا عریان شده در نواحی با سرعت های ترافیک کمتر از 15mph تشکیل شده است. سیل کت درزهای ریز را پر کرده و سطح همواری را بدست می دهد که در برابر اثرات محیطی از سطح راه محافطت می کند.

Service life – عمر خدمت دهی: عمر تقریبی روسازی جدید ساخته شده قبل از نیاز به بازسازی های بزرگ یا نوسازی است. عمر مفید روسازی ممکن است به دلیل شرایط ترافیکی، آب و هوایی و یا دیگر متغیرها از عمر مفید طراحی شده به میزان قابل توجهی کمتر یا بیشتر شود.

Slurry coat: ترکیبی که به طور تقریبی از15 درصد امولسیون و85 درصد سنگدانه برای درزگیری(پوشش) روسازی ناهموار یا عریان شده در نواحی با سرعتهای ترافیک بیشتر از 15MPH تشکیل شده است. اسلاری کت درزهای ریز را پر کرده و سطح همواری را بدست می دهد که در برابر اثرات محیطی از سطح راه محافطت می کند. عمر آن تقریبا دو برابر عمر سیل کت است.

Structural section – مقطع سازه ای: لایه های طراحی شده از مواد که برای تحمل بارهای ترافیکی تخمین زده شده در طی یک دوره زمانی مشخص روی خاک بستر قرار گرفته اند. بخش سازه ای عموما از لایه های زیر اساس، اساس و رویه تشکیل می شود.

Subbase – زیراساس: لایه ای از سنگدانه با ضخامت و کیفیت طراحی شده که بر روی خاک بستر یا خاک طبیعی قرار می گیرد که به عنوان شالوده ای برای لایه اساس عمل می کند.

Subgrade – زیراساس: خاک طبیعی یا بخشی از بستر راه که لایه های رویه، اساس، زیر اساس یا لایه ای از مصالح دیگر بر روی آن قرار می گیرد.

Surface Treatment: کاربردی ازمصالح قیری که روی آن لایه ای از سنگدانه های معدنی اضافه می شود. چندین لایه از مواد قیری و سنگدانه های معدنی ممکن است اضافه شود. این عمل می تواند تا چند مرحله تکرار شود.

Traffic Index (TI) –  شاخص ترافیک: میزان تحمل بار سطح مشخصی از روسازی تا قبل از شکست را تعیین می کند. این شاخص سنجشی از تعداد بارهای محوری تک محوره معادل مورد انتظار در مسیر عبور ترافیک طی عمر طراحی روسازی است. یک ESAL معادل محور 18000 پوندی است.

Transverse cracking – ترک عرضی: ترک های روسازی بتن آسفالتی که با محور راه یا laydown direction زاویه قائمه می سازند. اساسا به علت پیرشدگی محیطی ایجاد می شود.

Washboard: نام دیگر آن موج خوردگی است. برآمدگی های عرضی ناهموار که به فواصل منظم از هم قرار دارند و عامل ایجاد آنها سطح رویه ناهموار است.

Weathering: هوازدگی تخریب تدریجی و پیش رونده لایه روسازی آسفالت گرم است. این اتفاق زمانی رخ می دهد که قیر مخلوط آسفالتی اکسیده می شود و باعث جدا شدن آن از سنگدانه های درشت تر شده و سطح ناهموار و غیر یکنواختی را ایجاد می کند.

واژگان سیمان و بتن

PCC: مخفف عبارت Portland Cement Concrete به معنی بتن سیمانی پرتلند است. PCC صلب بوده و نسبت به روسازی های انعطاف پذیر بادوام تر است و این یک جایگزین روسازی برای نواحی تحت تاثیر بار چرخ سنگین ناشی از اتوبوس ها و ماشین های جمع آوری زباله است.

Rigid pavement – روسازی صلب: بخش سازه ای راه ساخته شده از روسازی بتنی صلب(بتن با سیمان پورتلند) که برای توزیع بارهای محوری در ناحیه نسبتا وسیع طراحی شده است.

واژگان سنگدانه

Aggregate – سنگدانه: مصالح دانه ای که در ساخت مخلوط  استفاده می گردد و ضوابط ساخت راه و روسازی را برآورده می کند.

Aggregate Spreaders: ماشین آلات مورد استفاده برای پخش یکنواخت سنگدانه ها با سرعت یکنواخت بر روی  سطح روسازی.

Aggregate Storage Bins: مخزن هایی که مقادیر لازم برای سنگدانه ها را ذخیره می کنند و آنها را به همان نسبتی که در مخلوط نهایی لازم است به خشک کن یا درایر می رسانند.

Aggregate Trucks: کامیون های مجهز به بالابرهای هیدرولیک برای ریختن سنگدانه ها به قسمت پخش کننده یا داخل مخزن ذخیره.

Aggregate Types:

  • Coarse Aggregate – سنگدانه درشت دانه: ذرات سنگدانه که روی الک 2.36 میلی متری (شماره 8) باقی مانده است.
  • Fine Aggregate – سنگدانه ریزدانه:  سنگدانه هایی که از الک 2. 36 میلی متری (شماره 8) عبور کرده و روی الک 0.075 میلی متری (شماره 200) باقی می‌مانند.
  • Mineral Filler – فیلر معدنی: سنگدانه معدنی با اندازه ریز که حداکثر 3 درصد آن روی الک 0.800 میلی متری (شماره 30) باقی می ماند و حداقل 70 درصد آن از الک 0.075 میلی متری (شماره 200) عبور می کند. رایج ترین پرکننده های معدنی شامل سنگ آهک پودر شده، گرد و غبار سنگ، آهک هیدراته، سیمان پرتلند، خاکستر بادی و ذخایر طبیعی خاصی از مواد معدنی ریز هستند.

Aggregate Gradation – دانه‌بندی سنگدانه: توزیع اندازه سنگدانه‌ها از بزرگترین تا کوچکترین اندازه‌ها.

Aggregate Gradation Types – انواع دانه‌بندی سنگدانه:

  • Coarse-Graded Aggregate: توزیع سنگدانه‌ها با درجه بندی پیوسته از اندازه ذرات درشت تا ریز که دانه ها با اندازه بزرگتر از کنترل اولیه الک بزرگتر هستند.
  • Dense-Graded Aggregate: دانه‌بندی که دارای توزیع اندازه ذرات آن به گونه‌ای است که وقتی مخلوط متراکم می‌شود، حفره‌های ایجاد شده بین ذرات سنگدانه، که به صورت درصدی از کل فضای اشغال شده در مخلوط بیان می‌شود، نسبتاً کوچک است.
  • Fine-Graded Aggregate: توزیع سنگدانه‌ها با درجه بندی پیوسته از اندازه ذرات درشت تا ریز که دانه ها با اندازه بزرگتر از کنترل اولیه الک کوچکتر هستند.
  • Gap-Graded Aggregate: توزیع دانه‌بندی متشکل از ذرات درشت و ریز که تعداد کم یا هیچکدام از دانه ها در وسط نوار درجه بندی اندازه توزیع دانه ها قرار نمی گیرند که ایجاد یک “شکاف یا Gap” در توزیع دانه بندی می‌کند. مخلوط ماتریس آسفالت  سنگی (SMA) یک نمونه رایج از مخلوط آسفالتی با دانه‌بندی دارای Gap است.
  • Open-Graded Aggregate: دانه‌بندی که شامل مقدار کم یا بدون فیلر معدنی بوده و فضای خالی بین سنگدانه‌ها در حالت متراکم شده نسبتاً زیاد است. معمولاً 10٪ یا بیشتر.
  • Well-Graded Aggregate: دانه‌بندی با نسبت های نسبتا یکنواخت از حداکثر اندازه سنگدانه تا پرکننده یا فیلر که با هدف ساخت یک مخلوط آسفالتی با درصد فضای خالی کنترل شده و پایداری بالا، اجرا می شود. این توزیع دانه‌بندی با عنوان دانه‌بندی یکنواخت نیز شناخته می‌شوند.

Air Voids – فضای خالی پرشده با هوا: حجمی از هوا بین سنگدانه های پوشیده شده از قیر در یک مخلوط آسفالتی متراکم شده، که به صورت درصدی از حجم کل نمونه بیان می شود.

Automatic Dryer Control – سیستم خشک کن با کنترل اتوماتیک: سیستمی که به طور خودکار دمای سنگدانه های تخلیه شده از خشک کن را در یک محدوده دمایی از پیش تعیین شده حفظ می‌کند.

Automatic Proportioning Control – سیستم کنترل اتوماتیک تناسب سنگدانه ها: سیستمی که در آن نسبت‌های سنگدانه و بخش‌های مختلف مخلوط آسفالت با استفاده از دریچه‌هایی کنترل می‌شوند و به کمک ماشین‌های مکانیکی یا الکترونیکی خودکار و بدون کنترل دستی باز و بسته می‌شوند.

Bank Gravel: شن موجود در رسوبات طبیعی که معمولا با مواد ریزدانه مانند رس یا ماسه یا ترکیبی از هر دو مخلوط شده است؛ دانه رسی، دانه ماسه ای، شن رسی و شن ماسه ای نشانگر نسبت های متغیری از مواد در این مخلوط هستند.

Blast-furnace Flag: محصول غیر فلزی که حاوی سیلیکات ها و آلومینیوم سیلیکات های کلسیم و دیگر ترکیبات است که با ترکیب همزمان با آهن در داخل یک کوره ذوب ساخته می شود.

Coarse Aggregate – درشت دانه: سنگدانه هایی که در حین فرایند الک کردن، بخش غالب یا جزئی از آن ها روی الک 75/4 میلی متر (الک نمره 4) باقی می ماند.

Crusher-Run: به کل محصول غربال نشده یک سنگ شکن گفته می شود.

Dense-graded Aggregate: دانه بندی ای که توزیع اندازه دانه های آن از مقدار حداکثر به پایین درجه بندی شده است که شامل فیلر بوده و با هدف ایجاد فضای خالی کمتر (در مخلوط متراکم) نسبت به دانه بندی باز است.  

Fine Aggregate – ریزدانه: سنگدانه هایی که در حین فرایند الک کردن، بخش غالب یا جزئی از آن ها از الک 75/4 میلی متر (الک نمره 4) عبور می کند.

Fractured Face – سطح شکسته: سطح زاویه دار، ناهموار و یا شکسته ای از یک سنگدانه که در اثر خرد شدن به وسیله دستگاه و یا به صورت طبیعی ایجاد می شود.

Maximum Size (of aggregate) -ماکزیمم اندازه: ماده ای چسبنده به رنگ قهوه ای تیره رو به سیاه که از باقیمانده فرایند تقطیر نفت خام بدست می آید.

Mineral Filler – فیلر معدنی: مواد معدنی ریزدانه مانند خاک سنگ، غبار سرباره، آهک هیدراته، سیمان هیدرولیکی، خاکستربادی، بادرفت یا مواد دیگر که غالبا از الک با اندازه 75 میکرومتر (نمره 200) عبور می کند. 

Nominal Maximum Size (of Aggregate) – اندازه ماکزیمم نرمال: کوچکترین اندازه مجاز الک که تمام مقادیر سنگدانه از آن عبور می کند.

Open-graded Aggregate – دانه بندی باز: دانه بندی ای که توزیع اندازه دانه های آن به صورتی است که هنگام تراکم، فضای خالی بین ذرات آن، نشان داده شده به شکل درصدی از فضای کل اشغال شده توسط ماده، نسبتا زیاد است.

Rubble: سنگ های ناهموار با اندازه ها و شکل های گوناگون، که از شکست طبیعی یا مصنوعی سنگ های بزرگ تر  طی فعالیت های ژئولوژیکی، از استخراج سنگ معدن، برش سنگ یا انفجار  بدست می آید.

Soil Aggregate: مخلوط های طبیعی یا ساخته شده که به طور غالب شامل سنگ، شن، یا ماسه بوده وحاوی مقادیر قابل توجهی از ذرات رس-لای با اندازه کمتر از 75-μm (الک نمره 200) است.

Steel Slag: محصول غیر فلزی که حاوی سیلیکات کلسیم و هیدروکسید آهن که با اکسیدهای مذاب آهن، آلومینیوم، منیزیم، کلسیم و منگنز ترکیب شده و به طور همزمان با فولاد در کوره های الکتریکی، کوره اکسیژه پایه یا کوره روباز ساخته می شود.

Stone Chips – تراشه سنگ: تراشه های سنگ: قطعه های کوچک شکسته شده زاویه دار از سنگ که هیچگونه گرد و غباری ندارد.

Voids in Mineral Aggregate (VMA): حجم فضای خالی بین ذرات سنگدانه ها در یک مخلوط متراکم روسازی. VMA یک مقدار تئوریکی که شامل حفرات هوا و حجمی از قیر که توسط سنگدانه جذب نشده است، می باشد.

واژگان آزمایشگاهی

Constant Mass: این اصطلاح زمانی به کار می رود که اختلاف در جرم یک نمونه در دو نوبت متوالی اندازه گیری وزن، تحت شرایط بارگذاری معین، ناچیز و قابل چشم پوشی باشد. 

Core test: ضخامت لایه روسازی موجود را برای تعیین ظرفیت سازه ای برای بازسازی راه یا ضخامت لایه بستر برای ساخت راه جدید را  اندازه گیری میکند. این تست هسته گیری( مغزه گیری/ نمونه گیری) از لایه های متفاوت روسازی برای تعیین ساختار، ویژگی های خاک محل و حجم رطوبت را در بر میگیرد. به داده های این تست R-value به معنی مقدار مقاومت گفته می شود. این داده ها عمق مورد نیاز خاک بستر برای تامین نیروی تکیه گاهی برای اساس سنگدانه ای ولایه رویه بتن آسفالتی که میزان مورد انتظار ترافیک و بار چرخ را تحمل خواهد کرد، تعیین می کند.

Deflection test: یک متد آزمایشی غیرمخرب برای تعیین ظرفیت کلی سازه ای و ویژگی های روسازی موجود است. این آزمایش مدول برجهندگی لایه های خاک بستر، اساس و رویه را اندازه گرفته، میزان انعطاف پذیری سازه روسازی را تعیین میکند و تاثیرات ترافیک و

Deflection test: یک متد آزمایشی غیرمخرب برای تعیین ظرفیت کلی سازه ای و ویژگی های روسازی موجود است. این آزمایش مدول برجهندگی لایه های خاک بستر، اساس و رویه را اندازه گرفته، میزان انعطاف پذیری سازه روسازی را تعیین میکند و تاثیرات ترافیک و

Lab Mixed Lab Compacted  Asphalt Mixture Specimen (LMLC): نمونه مخلوط آسفالتی که در آزمایشگاه با وزن کردن و مخلوط کردن هر جزء سازنده آن آماده شده و سپس توسط دستگاه تراکم، متراکم می گردد.

Mesh – مش: چشمه های مربعی شکل الک  

Normal Temperature – دمای نرمال:دمایی که در آن مشاهدات آزمایشگاهی خواص فیزیکی مواد قیری صورت می گیرد. (25 درجه سانتی گراد یا 77 درجه فارنهایت)

Nuclear Gauge:دمایی که در آن مشاهدات آزمایشگاهی خواص فیزیکی مواد قیری صورت می گیرد. (25 درجه سانتی گراد یا 77 درجه فارنهایت)

Screen:وسیله ای با روزنه های دایره ای که  برای جدا کردن اندازه های مختلف مصالح در آزمایشگاه به کار می رود.

Screenings: محصول باقیمانده از خرد کردن مصنوعی سنگ، قلوه سنگ، پاره سنگ، شن، سرباره کوره بلند یا بتن سیمانی هیدرولیکی، که تمام آن از کوچکترین چشمه الک استفاده شده در عملیات شکست سنگ عبور کرده و فقط بخشی از آن از الک 36/2 میلی متر (الک شماره 8) عبور می کند.

 Sieve – الک: وسیله ای که دارای روزنه های مربعی است و برای جدا کردن اندازه های مختلفی از مصالح در آزمایشگاه به کار می رود.

Plant Mixed Lab Compacted (PMLC): نمونه های مخلوط آسفالتی که در کارخانه ساخته شده و قبل از تراکم نمونه برداری می شود و سپس مخلوط بلافاصله با استفاده از دستگاه تراکم آزمایشگاهی متراکم می شود.

واژگان مواد افزودنی

Chemical modification of asphalt – آسفالت اصلاح شده شیمیایی: اصلاح شیمیایی مخلوط آسفالتی که می‌تواند با افزودنی پلی فسفریک اسید (PPA) انجام شود.

منابع و مراجع

زمینه‌های نمایش داده شده را انتخاب نمایید. بقیه مخفی خواهند شد. برای تنظیم مجدد ترتیب، بکشید و رها کنید.
  • تصویر
  • شناسۀ محصول
  • امتیاز
  • قيمت
  • موجودی
  • دسترسی
  • افزودن به سبد خرید
  • توضیح
  • محتوا
  • وزن
  • اندازه
  • اطلاعات اضافی
  • pa_book-author
  • pa_episode
  • pa_language
برای مخفی‌کردن نوار مقایسه، بیرون را کلیک نمایید
مقایسه